سامانسامان، تا این لحظه: 5 سال و 13 روز سن داره

سامان جان به چشمان مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

سی و دو ماهگی

تو نه مهتاب و نه خورشیدی... تو فقط دریایی تو همان ناب ترین جاذبه ی دنیایی تو مثل اشعار  باران پاکی... و به اندازه لبخند خدا زیبایی... شکوه زندگیم... جشن می گیریم سی و دومین ماه بودنت را!!!! ...
27 آذر 1400

یک شب پاییزی

یک شب پاییزی عالی کنار خاله لیلا و عمو رحمان🥰 سامان مامان دفتر نقاشی‌خدا همیشه زیباست اما فصل پاییز را برای دل خودت آرام تر ورق بزن و تمامی رنگ ها را بخاطر بسپار که عشق لابلای همین رنگهای زیباست گویا خداوند تمام ذوقش را، تمام عشقش را، تمام مهرش را در رنگ و روی پاییز به یادگار گذاشته است که انقدر پاییز زیباست 🍁🍁🍁🍁🍁 حسابی خوش گذروندی عزیز مهربونم😍 زندگی زیباتر میشود به شرطی که به اندازه ی تمام برگ های پاییز برای یکدیگر آرزوی خوب داشته باشیم🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ...
1 آذر 1400
1